به نام خدا
مقدمه
ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تءثیر می گذارد.ورزش در درمان بیماری های نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تآثیر می گذارد.ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب می آید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند .
در دنیای معاصر ، ورزش به عنوان پدیده ای موثر در همه ی جوامع جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. ارتباط فعالیت های بدنی و ورزش با علوم مختلف زمینه های جدیدی را برای مطالعه ی انسان فرا هم کرده و گستردگی مطالب و مسائل مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است در این مقاله مطابق با موضوعی که انتخاب شده است بخش روانی و اجتماعی ورزش مور بررسی قرار گرفته و تمامی مطالب ارائه شده جنبه ی کاربردی دارد و تمامی افراد در گرو ه های سنی مختلف می توانند مورد استفاده قرار دهند.
تعریف ورزش و تندرستی
ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با استفاده از مهارت های جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند. این تعریف با فعالیت های ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا می کند. (کوشافر ،۱۳۸۱، ص ۵۸ ) در جوامع اسلامی با توجه به این که کلیه سیاستگذاری ها در خدمت مکتب می باشد ، تربیت بدنی نیز جدا از این اصل کلی نبوده و ضمن این که پیریزی این علم بر مبنای مسائل جسمانی و فیزیکی است ولی در نهایت وسیلهای است که در کمال و تعالی انسانها موثر بوده و می تواند در جهت اهداف غایی انسانها که همان سیر الیالله است گام بردارد. (عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳ ،ص ۷). همانطوری که با ورزش قوت جسمانی خودتان را تقویت می کنید، قوای روحانیتان را هم تهیه و تقویت کنید. همانطوری که کوشش میکنید جسمتان قوی باشد، کوشش کنید که روحتان هم قوی باشد.(امام خمینی (ره)،۱۳۸۶،ص۲۵۵). از نظر سازمان بهداشت جهانی، تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و روحی است . در حقیقت دو هدف عمده تندرستی، به تأخیر انداختن مرگ و بیماری است.( گائینی ، ۱۳۸۶ ،ص ۲۷)
چکیدهای از تاریخچه پیوند تن و روان
فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یکپارچگی تن و روان تردید داشتهاند. از شواهد موجود چنین بر میآید که در روزگاران کهن، تن و روان را یکپارچه می داشتند .در فرهنگهای نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی میشود . باستانشناسان جمجمههای سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان میرود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .
یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و روان را مطرح کردند . آنان به جای آنکه بیماری را به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن میدانستند . بر طبق این فرضیه، که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد میشود. این چهار خلط عبارتند از: خون، سوداء، صفرا و بلغم.
از اینرو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر میآید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته میشد. در سدههای میانه سببشناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شناسی قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان میدانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار میدادند.
با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهشهای پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلطها در بدن مردود شناخته شد و نظریهای به عنوان آسیبشناسی یاختهای رواج یافت. بر پایه این نظریه آسیبهای وارد بر یاختهای بدن عامل کلیه بیماریها به شمار میآمدند. پژوهشهای آزمایشگاهی و پیشرفتهای روز افزون علم پزشکی در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد. دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند. اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم. در حال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است. تن و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،۱۳۷۶،صص۳و۴)
تأثیر ورزش در اجتماعی شدن
پژوهشهای اجتماعیشدن در ورزش با توسعه جامعهشناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است. طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبههای گوناگون شرکت در فعالیتهای ورزشی تلاش بسیاری شده است. اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است. یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رومیآورد و دیگری پیامدهای شرکت در ورزش. این دو فرایند را اجتماعیشدن در نقش اجتماعی و اجتماعیشدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیدهاند. لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعیشدن در ورزش و اجتماعیشدن از طریق ورزش به چشم میخورد. در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی میشود و در دومی به یادگیری نگرشها، ارزشها، مهارتها و گرایش هایی کلی مانند جوانمردی، انضباط اشاره دارد که تصور میشود در فعالیت های ورزشی حاصل آید. اجتماعیشدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها، نگرشها و… .
چنین پنداشته میشود که در درسهایی که از شرکتکردن در ورزش میآموزیم به سایر جنبههای اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینهها یاری میدهد .
دانش اظهار میدارد که کودکان مهارتهای ارتباط و تصمیمگیری را با شرکت در ورزش کسب میکنند. (عبدلی ، ۱۳۸۶ ،صص ۱۳۶و ۱۳۹ ) تربیتبدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزشهای اجتماعی در افراد جامعه بهخصوص دانشآموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزشهای اجتماعی و رفتارهای مطلوب انسانی موثر است .(عزیز آبادی فراهانی ، ۱۳۷۳ ،ص ۱۱ ) اهتمام به موضوع اجتماعیشدن و رابطه آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع" اجتماعیشدن از طریق ورزش"بر پا شد این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعیشدن فرد میباشد. (انور الخلولی ،۱۳۸۳ ،ص۲۰۰ ) به عقیده راجر کایوآ، تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابتآمیز و مسابقهای که سر چشمه دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. (توماس ،۱۳۷۰ ،ص ۹۳ ) روند اجتماعی شدن کودکان با فعالیتهای اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سالهای بعد را فراهم میکند .(ام .هی وود ،۱۳۸۷،ص۴۷۴ )
تأثیر ورزش در شخصیت
شخصیت اجتماعی بیانکننده رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است. چنانچه تربیتبدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد، افراد ورزشکار را از فردگرایی و خودمحوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود میبخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد باسایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی مینماید .(عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳،ص ۲۰ ) جرج کلی از روانشناسان معروف، شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیداکردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند. مطالعات انجام یافته نشان میدهد که ورزشکاران و قهرمانان، با شهامت و فداکار میباشند و بر اراده خود تسلط دارند .(کوشافر، ۱۳۸۱ ،صص۱۷۱و۱۷۲ ) بازی و ورزش پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی میرسانند. پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیمها در اجتماعیشدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیتهای بدنی، روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک، که به تصویر بدن معروف است، تأثیر میگذارد. تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار میآید. فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فراهم میآورند . کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست را از سر می گذراند و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود ، شخصیت اجتماعی او را نضج میدهد و به وی اعتماد به نفس میبخشد و باعث دور شدنش از خصلتهایی چون خود شیفتگی و غرور می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران چیزی بکاهد.(انور الخلولی ، ۱۳۸۳ ،صص ۸۲و ۸۳) دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در سازگاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد .درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات، حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند. وی میگوید: تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی میدهد، زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک، انتظارات و ارزشها را تغییر میدهد.(عبدلی ،۱۳۸۶ ،صص۶۰ و ۶۱)
تأثیر ورزش در اخلاق و رعایت حقوق دیگران
چون برنامههای تربیتبدنی امکان و شرایطی دارد که شخصیت و ماهیت افراد بروز میکند و آشکار میگردد لذا رفتار و اعمال ناشایسته شناخته میشود و جایگزینی خصایص انسانی و رعایت قوانین صورت میگیرد. بدینگونه هر فرد میتواند از احترام لازم در بین دسته و جامعه خود برخوردار گردد. این ارتباط مطلوب شکلگرفته و به صورت اخلاق در آمده و به قلمروهای خارج نیز انتقال یافته و مشاهده میشود.(کوشافر،۱۳۸۱،ص۶۸ )
هربرت رید اغراق نکرده است آنجا که می گوید : من کاملاً موافقم که تربیت ورزشی تا حدی به پرورش اراده میانجامد. همچنین از این که در مدارس ما زمانی را به بازیها اختصاص می دهند متأسف نیستم،بلکه بر عکس، این زمان تنها زمانیست که به بهترین وجه میگذرد. اخلاق ورزشی روحیه تیمی و گروهی، به سنتی، در کنار دیگر سنتهای اجتماعی، تبدیل شده است. (انور الخلولی ، ۱۳۸۳ ،ص ۸۰ ) انتقال و کاربرد آموختههای اجتماعی ورزشها و انعکاس این رفتارهای آموخته شده فرد را برای زندگی در گروه آمادهتر میسازد. تجربه اجتماعی کسب شده از راه فعالیتهای گروهی تربیتبدنی در حل مسائل اجتماعی بسیار مفید می باشد. تصمیمگیریهای منطقی، قضاوتهای اخلاقی و تجربه آنها در میادین ورزشی قابل انتقال به زندگی هستند . تقلید از مربیان و رهبران در گفتار و کردار که مورد احترام شرکتکنندگان در فعالیتهای ورزشی هستند باعث ایجاد صفات برجسته و مطلوب در ورزشکاران و دانشآموزان میگردد. کنترل احساسات، احترام به قوانین، رعایت منافع جمعی از جمله عاداتی هستند که در ورزش امکان آموزش آنها موجود است. اغلب ورزشکاران اذعان دارند که فلسفه زندگی مربیان و طرز رفتار آنها در زندگی اجتماعی و اخلاقی این گروه موثر است زیرا آنان در موقعیت بهتری برای الگو برداری قرار دارند . تربیت اخلاقی ورزشکاران از رفتار مربیان نشأت میگیرد پس مربیان با اعتماد به کار و نقش خود لازم است اصول انسانی و اخلاقی را رعایت کنند . (کوشافر ،۱۳۸۱ ،ص ۱۷۷ ) از آنجا که انجام مهارتهای ورزشی طبق قوانین و مقررات خاص هر رشته اجرا میگردد و رعایت مقررات بازی برای کلیه بازیکنان الزامی میباشد، در نتیجه بازی موقعیتی است برای آموزش رعایت مقررات و قراردادهای اجتماعی، خصوصاً برای کودکان که درسنین اولیه با مقررات اجتماعی درگیر نیستند اثرات کاربردی را به همراه دارد.(عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳، ص ۲۰ )
نقش ورزش در پر کردن اوقات فراغت
فراغت شامل فعالیتهایی جدا از اجبارهای شغلی، خانوادگی و اجتماعی است که در آن فرد فقط به میل خود عمل میکند. در نتیجه فراغت، کاریا بی کاری نیست، بلکه یک تجربه با ارزش زندگی است و به قول ارسطو، فراغت جدیدترین مشغله انسان است (جمشیدی، ۱۳۸۷ ). دکتر ناش در کتاب فلسفهتفریحات سالم و اوقات فراغت را آن بخش از زندگی تعریف میکند که شخص کار موظف و تکالیف دینی و اجتماعی خود را انجام دارده و در خواب نیست. بنابراین شامل ساعتی است که با تفریحات و ورزش سپری میکند. در فراغت اندکی که امروزه میسر و ممکن است اجرای برنامههای مناسب تفریحی و ورزشی برای تلطیف زندگی، کاستن از فشارهای زندگی ماشینی، ارضای غرایز و تمایلات ذاتی، تأمین سلامت جسمانی و روانی ضرورت دارد. این امر مورد توجه برنامهریزان تعلیم و تربیت بوده و از هفت بند اهداف تعلیم و تربیت در بند ششم : استفاده صحیح از اوقات فراغت جایگاه پیدا کرده و آموزشهای لازم نظری و عملی در مدارس صورت میپذیرد (کوشافر ،۱۳۸۱ ، ص ۸۹ ). یکی از روشهایی که میتواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار دهد و بسیاری از ضعفها و کمبودهای جسمانی و روانی را رفع و درمان کند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیتبدنی و ورزش گذشته از جبران ضعفها و حفظ تندرستی، افراد را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترک آماده میسازد . استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی برای پیشرفت فرد فرا هم مینماید ( جمشیدی ، ۱۳۸۷ ). فراغت همیشگی انسان را گرفتار بیحوصلگی و دلتنگی میسازد. انسان بیکار فرصت پیدا میکند که خاطرات گذشته را تجدید کند و در غم و اندوه گرفتار شود یا به آینده فکر کند و دچار دلهره و اضطراب شود . تربیتبدنی در رفع این عوارض سهیم است و عامل موثری برای مبارزه با بیحوصلگی و پرکردن اوقات فراغت فرد میباشد (عزیز آبادی فراهانی ، ۱۳۷۳ ، صص ۲۵ و ۲۶ ) . ورزش بهعنوان یکی از روشهای گذران اوقات فراغت در جذب ارزشهای فرهنگی موثر است. در ورزشهای گروهی بازیکن تلاش میکند تا برای جذب بهتر درگروه، رضایت سایر بازیکنان را به دست آورد و از این طریق ملاکهای سازگاری در جمع را در خود ایجاد نماید. از دیدگاه جامعه شناسی، گذران اوقات فراغت با ورزش از غیر پویا شدن و به انحراف رفتن تواناییهای افراد جامعه به ویژه جوانان جلوگیری میکند و در مقابل، قابلیت تولید و بهرهوری آنها در قالبهای مختلف اجتماعی و اقتصادی را هر چه بیشتر تقویت مینماید ( عبدلی، ۱۳۸۶، ص ۱۸۰ ) .
بهطورکلی ورزش در تمام دوران زندگی انسانها حائز اهمیت است ولی چون مبنای تربیت جسمی و روحی در سنین جوانی گذاشته میشود باید اهمیت بیشتری در این دوران برای ورزش قائل بود. ورزش علاوه بر آن که موجب میشود جوانان سرگرمی مناسبی برای گذران اوقات فراغت خود داشته باشند در نأمین سلامت جسمی و روحی آنان تأثیر بسزایی دارد. بسیاری از آثار نامطلوب محیط اجتماعی، اقتصادی وضع خانوادگی، وراثت و نظایر آن با استفاده از ورزش می تواند کاهش یابد یا حتی به طور کلی از میان برود. تربیت بدنی و ورزش اگر به طور اصولی و بر اساس یک برنامه منظم و صحیح استفاده شود در تحقق بسیاری از نیاز های مهم دروران جوانی ، شناخت زندگی سالم اجتماعی و اصلاح یا جلو گیری از رفتار های انحرافی نقش موثری می تواند داشته باشد. (قنایی ، ۱۳۸۷ ) .
تأثیر ورزش بر فرهنگ
فرهنگ را میتوان به عنوان مجموع ویژگیهای رفتاری و عقیدتی اکتسابی اعضای یک جامعه خاص تعریف کرد واژه تعیین کننده در این تعریف همان واژه اکتسابی است. ( کوئن ، ۱۳۸۶ ،ص ۳۹) ورزش بخش مهمی از فرهنگ ملل در جهان معاصر است بحثهای محافل گوناگون، سرفصل روزنامهها، برنامههای رادیوئی و تلویزیونی جایگاه آن را روشن ساخته است . اعلام موفقیت در مسابقات ملی و بینالمللی میلیونها نفر را شاد و و شکست در برنامهها مردم را غمگین و خشمگین میسازد. جلب میلیونها نفر تماشاچی به استادیومها، تبلیغات تجاری در کنار و خلال مسابقات، حمایت تماشاگران و استقبال آنان از تیمهای مورد علاقه در کمک به بالا بردن استعداد ها و ارائه مطلوب و موزون حرکتها و فعالیتهای ورزشی موثر می باشد.( کوشافر ، ۱۳۸۱ ، ص ۱۶۷ )ورزش، تمرین تفکر واقعگرایانه و پرهیز از تفکر ذهنگرایانه است. با ورود ورزش به فرهنگ ایده آلیست این تفکر به نفع فرهنگ رئالیست رنگ میبازد. ابعاد غیر مادی فرهنگ نظیر اعتقادات، آداب و رسوم و ارزش و نیز ابعاد مادی فرهنگ نظیر معماری و تکنولوژی ، تحت تأثیر ورزش وارد سیر تکاملی میشوند. یکی از جلوههای غیرمادی فرهنگ، جایگاه زن در جامعه است. در جهان ورزش تجلی آزادی زن از قیومیت مرد مشاهده میشود . پس از تربیت ورزشی زن بهعنوان یک انسان شجاع و سرسخت به جامعه باز میگردد (خزایی ، ۱۳۸۸ )
تأثیر ورزش بر حافظه
مدتها است که فواید ورزش برای قلب و عروق شناخته شده است . اما امروزه مشخص شده است که ورزش برای همه ی بدن حتی مغز سودمند است . ورزش جریان خون را در کل بدن افزایش میدهد و بالطبع جریان خون در مغز نیز افزایش مییابد . به نظر میرسد افزایش جریان خون در مغز فرایند از دسترفتن بافت سلولی مغز را که در حدود ۴۰ سالگی شروع می شود کند می کند. محققان هنوز مطمئن نیستند که میزان مورد نیاز ورزش برای بهترشدن حافظه چقدر است، اما چیزی که میدانیم این است که حتی مقدار بسیار کمی ورزش و فعالیت فیزیکی میتواند به بهترشدن حافظه شما کمک کند و این تأثیر وقتی بیشتر میشود مرتباً و حداقل سه بار در هفته ورزش کنید ( ترکمان ،۱۳۸۸ ) تحقیقات دکتر هیتر .س.اولیف در دانشگاه علوم تندرستی اورگان در آمریکا نشان داد سالمندانی که یک برنامه تمرینی شامل راه رفتن سریع بر روی نوارگردان را سه بار در هفته و به مدت یک ساعت، در طول چهار ماه انجام میدادند حافظه و زمان واکنش آنها، بهبود یافته بود. تحقیقات بیشتر نشان داد که آهسته دویدن، راهپیمایی، دوچرخهسواری و حرکات موزون نیز مانند راه رفتن سریع موجب بهبود حافظه و زمان واکنش در سالمندان می شود. پژوهشگران همچنین دریافتند سالمندانی که در یک برنامه تمرینی، قدرتی و انعطافی به مدت یک ساعت ۳ بار در هفته و در طول ۴ ماه شرکت کردند عملکردشان در اجرای آزمون های حافظه بهبود یافت . اگر چه اینگونه بهبود حافظه بیشتر در سالمندانی که تمرینهای هوازی انجام میدهند رخ میدهد اما تحقیقات بیشتر نشان داده است که هیچ تمرین ورزشی نسبت به تمرینهای ورزشی دیگر از لحاظ تأثیر بر حافظه برتری ندارد. به عبارت دیگر بین ورزشهای مختلف از حیث تأثیر بر حافظه تفاوت معنی داری مشاهده نمیشود ( اچ. ویلمور وال . کاستیل ، ۱۳۸۶ ، صص۲۴۱ و۲۴۲ ). در نتیجه تمرینهای ورزشی مداوم میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان خون موجب اکسیژنرسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگشدن عروق مغز جلوگیری میکند. این تأثیرات خود موجب پیشگیری از فراموش و زوال توانمندیهای ذهنی درسالمندی میشود. تمرینهای ورزشی همچنین موجب آزادسازی نوعی فاکتور رشد به نام B.D.N.F می شود که میتواند نرونها را درمقابل آسیب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بیماریهای آلزایمر و پارکینسون تا حدودی جلوگیری کند. ( دانغیان ، ۱۳۸۸)
نتیجه گیری
ورزش و فعالیت بدنی در صورتی که به صورت منظم و مستمر صورت گیرد آثار مفیدی در فرد برجای میگذارد . آثار اجتماعی و روانی ورزش در فرد عبارت است از کمک به فرد در جریان اجتماعی شدن و سازگاری با محیط، کمک به فرد در تکامل شخصیت مناسب، پرکردن اوقات فراغت و جلوگیری از انحرافت اجتماعی به خصوص در دوران جوانی ،تصحیح و تکمیل اخلاق مناسب و آماده کردن فرد برای رعایت حقوق دیگران، کمک به فرد در جریان فرهنگسازی و داشتن فرهنگی مناسب. همچنین هنگام ورزش با توجه به فعل و انفعالاتی که در بدن صورت میگیرد بیماریهایی از قبیل : افسردگی، اضطراب و استرس، آلزایمر که در طول عمر به سراغ آدمی می آیند به تدریج از میان می روند.
منبع:varzesh.tehran.ir